دل ساده

دل ساده وبلاگی برای دلهای ساده ای که صادقانه عشق می ورزند

دل ساده

دل ساده وبلاگی برای دلهای ساده ای که صادقانه عشق می ورزند

اگر

اگر دری میان ما بود
می‌کوفتم
درهم می‌کوفتم

اگر میان ما دیواری بود
بالا می‌رفتم پایین می‌آمدم
فرو می‌ریختم

اگر کوه بود
دریا بود
پا می‌گذاشتم
بر نقشه‌ی جهان و
نقشه‌ای دیگر می‌کشیدم

اما میان ما هیچ نیست
هیچ
و تنها با هیچ
هیچ کاری نمی‌شود کرد

اگر می خندم

اگر مى خندم
نه اینکه لحظه هاى دنیا بدون هیچ دردسرى مى گذرد. نه!

من باور دارم که با لبخند من، تمام دلهره ها چمدان پر از دردشان را مى بندند و دل از هستى من مى کنند

درد دارد

درد دارد وقتى ... من، عاشقانه هایم را مى نویسم ! دیگران یاد عشقشان مى افتند ... اما، تو بى خیالى !

دنیاى این روزاى من

دنیاى این روزاى من هم قد تن پوشم شده

اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده


دنیاى این روزاى من درگیر تنهایى شده

تنها مدارا مى کنیم دنیا عجب جایى شده


هر شب تو رویاى خودم آغوشتو تن میکنم

آینده این خونه رو با شمع روشن میکنم


در حسرت فرداى تو تقویمو پر میکنم

هر روز این تنهایى رو فردا تصور میکنم


هم سنگ این روزاى من تنها شبم تاریک نیست

اینجا به جز دورى تو چیزى به من نزدیک نیست

بهای عشق

برای خرید عشق هر کس هر چه داشت آورد ...
پسری هیچ نداشت و گریست.
همه گمان کردند چون هیچ ندارد میگرید
اما هیچکس ندانست که بهای عشق اشک بود ...

زندگی عشق است

زتدگی عشق است، عشق افسانه نیست

آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست


عشق آن نیست که کنارش باشی

عشق آن است که به یادش باشی

همه چیز ارزان است !

چه کسی می گوید: که گرانی شده است؟ دوره ارزانی است! دل ربودن ارزان، دل شکستن ارزان! دوستی ارزان است! دشمنی ها ارزان، چه شرافت ارزان! تن عریان ارزان، آبرو قیمت یک تکه نان، و دروغ از همه چیز ارزان تر! قیمت عشق چقدر کم شده است، کمتر از آب روان! و چه تخفیف بزرگی خورده است،قیمت هر انسان

خیال

در داغ خاطراتت که غرق میشوم تنم میسوزداز یاد نوازش خیالیت

میخواهم در آغوشم نرم نرم نوازشت کنم، دستانم به هوایی میخورد که نبود تو را زنده میکند

سردی دستانم را در مه غلیظ بی باران حضورت دریاب من و دستهایم این روزها بد بهانه گیر شده ایم

به کنارم بیا انگشتانم را به رقص بودنت بخوان